کد مطلب:27144
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:20
هر امر غير حسي داراي آثار مختلف است. مباني دين امور غير حسي است- مباني دين داراي آثار مختلف است. دين امري شخصي است امر شخصي غير حسي است پس آثار آن نيز شخصي است و اين آثار همان دين اوست. دين كه شخصي باشد هر كس به مقتضي چيزي كه دريافت ميكند دين اوست و نياز نيست فردي بيايد و بگويد.
مقدماتي كه بيان فرموديد، دين را به عنوان امري شخصي از غير حسي بودن آن و داشتن آثار مختلف آن نتيجه گرفته است. به استناد اينكه تنها امور حسي هستند كه امكان عمومي شدن را ايجاد ميكنند و همگان ميتوانند به آن استناد كرده، رد و قبولي داشته باشند. اما چنين نيست عمدة مسائلي كه در مباحث عقلي مطرح ميشود در حيطة امور غير حسي به قضاوت ميپردازد كه در رأس همه آنها اثبات مبدئي حكيم و با شعور براي همه هستي است كه اموري محسوس و حسي نبوده و بر اساس قوانين علت و معلول عقل همه انسانها را به قضاوت ميطلبد و به روشني اثبات ميكند كه عالم ممكنات به جهت فقر ذاتي خود لاجرم مستند به ذاتي واجب و غني كه معلول غير خود نيست بايد باشد. همچنين است ساير اصول عقائد مانند ادلة توحيد، اثبات معاد كه همه اموري غير حسي هستند وليكن مورد حمايت عقل و قابل تصديق براي همگان. از اين نظر مقدمات استدلال ارائه شده كه شخصي بودن دين را نتيجه ميگيرد و به تبع آن نياز به ارسال پيامبران و يا ورود افراد ديگر را به حريم شخصي دين افراد ممنوع اعلام ميدارد نتيجهاي باطل ميباشد و درست برعكس افراد در شريعت اسلام موظفند عقايدي را كه پذيرفتهاند ارائه كنند و براي آن برهان و دليل بياورند قل هاتوا برهانكم تا مطمئن باشند گمان شخصي در كار نبوده، آنچه پذيرفتهاند همان حقيقتي است كه همه عقلاي عالم ميپذيرند و همه فطرتهاي سالم آنرا تصديق ميكنند و همان حقيقتي است كه همه انبياء الهي بر آن صحه ميگذارند. آنچه گفته شد مربوط است به جنبة عقلانيت دين و مطابقت آن با براهين متين عقلي، اما جنبة شخصي دين بازگشت ميكند به موفقيت افراد كه آنچه را عقل ميگويد با قلب خود مشاهده و معاينه نموده باشند كه به اين ذوق ايماني و عرفاني، معرفت شخصي گفته ميشود و در اين ميدان نيز بيشتر از حوزة عقلانيت و استدلال انسان محتاج به سالك راه رفته ايست كه دستگيري كند
طي اين مرحله بيهمرهي خضر مكن ظلمات است بترس از خطر گمراهي
و در بحث شهود عرفاني نيز براي آنكه دچار لغزش و خطا نباشيم دائماً اين تجربيات شخصي را بايد به اصول مسلم پذيرفته شده عقلاني و آيات قرآن كريم عرضه داريم و چنانچه منطبق با عقل و قرآن نبود از آن اعراض نمائيم. و در خاتمه ميتوان افزود كه مراد از معرفت شخصي در حوزه عرفان نيز تفاوت صد در صد دريافتها پيش نخواهد آمد و رهروان اين طريق به حقايق مشتركي ميرسند كه عرفا آنرا تحت عنوان صد ميدان مشخص نمودهاند و همگان چنانچه موفق باشند به درك و تأييد آن ميرسند نه آنكه در اين معرفت شخصي يافتههاي هر يك از رهروان چيزي غير از يافتههاي ديگري باشد و ضابطه و قانوني نپذيرد.
ملاصدرا در اين رابطه مي فرمايد:
بدان كه شناخت نفس از علوم دشواري است كه در آن فلاسفه با وجود بحثها و دقتهاي زياد و قت فكرشان، به شدت دچار سرگشتگي و حيرت شدهاند ـ فضلاً از اهل جدل و غير آنها ـ چرا كه اين علم (معرفت نفس) راه به جايي نميبرد مگر به استفاده از چراغ نبوت و تبعيت از انوار وحي و سنت و اراده از طريق ائمه ( كه اصحاب هدايت و عصمت هستند و جدّشان حضرت خاتم الانبياء ـ عليه افضل صلواة المصلين و علي سائر الانبياء و المرسلين ـ (1)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1ـ عرشيّه، ص 234، تأليف صدرالتألهين، تصحيح متن و ترجمه غلامحسين آهني
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.