-نام پدر و مادر حضرت مريم چيست؟

(41959)
-پيامبري كه پدر داشت امّا مادر نداشت , چه كسي بود؟

(16924)
-در هنگام فاتحه خواندن حتماً بايد دعاي اللّهم اغفر للمؤمنين و المؤمنات و المسلمين و المسلمات را بگويند و بعد سوره حمد و توحيد را بخوانندّ آيا در غير اين صورت فاتحه خواندن درست نيست؟

(13945)
-خوش صداترين پيامبر چه نام داشته است؟

(7996)
-چرا خداوند به ابراهيم((عليه السلام)) لقب خليل الله را عطا كرد؟
(2955)
-بعضي مي گويند: حضرت ابراهيم در روز سيزده بدر كه مردم به بيرون شهر رفته بودند, بت هارا شكست و مي گويند: درست نيست در اين روز به بيرون شهر برويم ; آيا اين گفته درست است ؟

(2870)
-چرا نام پيامبر قوم لوط، لوط بوده ، مگر نه اين كه نام انبياي الهي با مسمي بوده و كامل و زيبا؟توضيح دهيد معنا و مفهوم لوط چيست؟

(2449)
-چرا حضرت داوود با اين كه از پيامبران اولوالعزم نبود، داراي كتاب زبور بوده است؟

(2211)
-سبطيان و قبطيان كيستند؟

(1697)
-علت حرام و گناه بودن غيبت چيست؟ چرا دين اسلام بر اين موضوع حساس ميباشد و به شدت از آن نهي ميكند؟

(1660)
-جدا نمودن آيين مقدس اسلام از سنتهاي باطل چگونه است؟
(0)
-آيين كامل چه آييني است؟ و چرا بعضي اديان نسبت به بعضي ديگر كاملترند؟
(0)
-آيا كساني كه به وجود آييني به نام اسلام پي برده اند ولي به آن معتقد نمي باشند، مستحق كيفرند؟
(0)
-مفهوم آزادي در اسلام چيست(0)
-اخباريين چه كساني اند؟
(0)
-1ـ چرا بين اديان الهي تفاوت وجوددارد درحالي كه خداوند تمام احكام را بر پيامبران نازل فرموده اند پس چرا تفاوت در نماز و روزه و ساير احكام وجود دارد؟(0)
-1ـ چرا به پيروان اديان الهي كافر مي گويند در حاليكه آنها نيز پيرو دين خداوند هستند ؟(0)
-2- چرا بعضي مردم مسيحي هستند ؟ با اين كه بيشتر جمعيت دنيا رامسلمانان تشكيل مي دهند ؟(0)
-آيا مسيحيان و يهوديان و ..... به بهشت مي ورند.؟ ( به نظر من اين با منطق جور در نمي آيد كه در اديان ديگر كسي مذهبي شناخته مي شود و به خاطر خدا كار نيك مي كند و به جهنم برود به خاطر اينكه دينش اسلام نبود )(0)
-پـيـغـمبر اسلام مي گويد : به آييني مبعوث شده ام كه عمل به آن براي همه سهل و آسان است اگر آسان بودن شريعت و آيين خوب است پس چرا در اقوام و مذاهب پيشين نبوده ؟(0)
-جدا نمودن آيين مقدس اسلام از سنتهاي باطل چگونه است؟
(0)
-آيين كامل چه آييني است؟ و چرا بعضي اديان نسبت به بعضي ديگر كاملترند؟
(0)
-آيا كساني كه به وجود آييني به نام اسلام پي برده اند ولي به آن معتقد نمي باشند، مستحق كيفرند؟
(0)
-مفهوم آزادي در اسلام چيست(0)
-اخباريين چه كساني اند؟
(0)
-1ـ چرا بين اديان الهي تفاوت وجوددارد درحالي كه خداوند تمام احكام را بر پيامبران نازل فرموده اند پس چرا تفاوت در نماز و روزه و ساير احكام وجود دارد؟(0)
-1ـ چرا به پيروان اديان الهي كافر مي گويند در حاليكه آنها نيز پيرو دين خداوند هستند ؟(0)
-2- چرا بعضي مردم مسيحي هستند ؟ با اين كه بيشتر جمعيت دنيا رامسلمانان تشكيل مي دهند ؟(0)
-آيا مسيحيان و يهوديان و ..... به بهشت مي ورند.؟ ( به نظر من اين با منطق جور در نمي آيد كه در اديان ديگر كسي مذهبي شناخته مي شود و به خاطر خدا كار نيك مي كند و به جهنم برود به خاطر اينكه دينش اسلام نبود )(0)
-پـيـغـمبر اسلام مي گويد : به آييني مبعوث شده ام كه عمل به آن براي همه سهل و آسان است اگر آسان بودن شريعت و آيين خوب است پس چرا در اقوام و مذاهب پيشين نبوده ؟(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:27144 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:20

هر امر غير حسي داراي آثار مختلف است. مباني دين امور غير حسي است- مباني دين داراي آثار مختلف است. دين امري شخصي است امر شخصي غير حسي است پس آثار آن نيز شخصي است و اين آثار همان دين اوست. دين كه شخصي باشد هر كس به مقتضي چيزي كه دريافت ميكند دين اوست و نياز نيست فردي بيايد و بگويد.

مقدماتي كه بيان فرموديد، دين را به عنوان امري شخصي از غير حسي بودن آن و داشتن آثار مختلف آن نتيجه گرفته است. به استناد اينكه تنها امور حسي هستند كه امكان عمومي شدن را ايجاد ميكنند و همگان ميتوانند به آن استناد كرده، رد و قبولي داشته باشند. اما چنين نيست عمدة مسائلي كه در مباحث عقلي مطرح ميشود در حيطة امور غير حسي به قضاوت ميپردازد كه در رأس همه آنها اثبات مبدئي حكيم و با شعور براي همه هستي است كه اموري محسوس و حسي نبوده و بر اساس قوانين علت و معلول عقل همه انسانها را به قضاوت ميطلبد و به روشني اثبات ميكند كه عالم ممكنات به جهت فقر ذاتي خود لاجرم مستند به ذاتي واجب و غني كه معلول غير خود نيست بايد باشد. همچنين است ساير اصول عقائد مانند ادلة توحيد، اثبات معاد كه همه اموري غير حسي هستند وليكن مورد حمايت عقل و قابل تصديق براي همگان. از اين نظر مقدمات استدلال ارائه شده كه شخصي بودن دين را نتيجه ميگيرد و به تبع آن نياز به ارسال پيامبران و يا ورود افراد ديگر را به حريم شخصي دين افراد ممنوع اعلام ميدارد نتيجهاي باطل ميباشد و درست برعكس افراد در شريعت اسلام موظفند عقايدي را كه پذيرفتهاند ارائه كنند و براي آن برهان و دليل بياورند قل هاتوا برهانكم تا مطمئن باشند گمان شخصي در كار نبوده، آنچه پذيرفتهاند همان حقيقتي است كه همه عقلاي عالم ميپذيرند و همه فطرتهاي سالم آنرا تصديق ميكنند و همان حقيقتي است كه همه انبياء الهي بر آن صحه ميگذارند. آنچه گفته شد مربوط است به جنبة عقلانيت دين و مطابقت آن با براهين متين عقلي، اما جنبة شخصي دين بازگشت ميكند به موفقيت افراد كه آنچه را عقل ميگويد با قلب خود مشاهده و معاينه نموده باشند كه به اين ذوق ايماني و عرفاني، معرفت شخصي گفته ميشود و در اين ميدان نيز بيشتر از حوزة عقلانيت و استدلال انسان محتاج به سالك راه رفته ايست كه دستگيري كند

طي اين مرحله بيهمرهي خضر مكن ظلمات است بترس از خطر گمراهي

و در بحث شهود عرفاني نيز براي آنكه دچار لغزش و خطا نباشيم دائماً اين تجربيات شخصي را بايد به اصول مسلم پذيرفته شده عقلاني و آيات قرآن كريم عرضه داريم و چنانچه منطبق با عقل و قرآن نبود از آن اعراض نمائيم. و در خاتمه ميتوان افزود كه مراد از معرفت شخصي در حوزه عرفان نيز تفاوت صد در صد دريافتها پيش نخواهد آمد و رهروان اين طريق به حقايق مشتركي ميرسند كه عرفا آنرا تحت عنوان صد ميدان مشخص نمودهاند و همگان چنانچه موفق باشند به درك و تأييد آن ميرسند نه آنكه در اين معرفت شخصي يافتههاي هر يك از رهروان چيزي غير از يافتههاي ديگري باشد و ضابطه و قانوني نپذيرد.

ملاصدرا در اين رابطه مي فرمايد:

بدان كه شناخت نفس از علوم دشواري است كه در آن فلاسفه با وجود بحثها و دقتهاي زياد و قت فكرشان، به شدت دچار سرگشتگي و حيرت شدهاند ـ فضلاً از اهل جدل و غير آنها ـ چرا كه اين علم (معرفت نفس) راه به جايي نميبرد مگر به استفاده از چراغ نبوت و تبعيت از انوار وحي و سنت و اراده از طريق ائمه ( كه اصحاب هدايت و عصمت هستند و جدّشان حضرت خاتم الانبياء ـ عليه افضل صلواة المصلين و علي سائر الانبياء و المرسلين ـ (1)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ عرشيّه، ص 234، تأليف صدرالتألهين، تصحيح متن و ترجمه غلامحسين آهني

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.